افزایش درآمدهای ارزی با رشد قیمت نفت
محمد ناطقی - قیمت نفت طی ماههای اخیر با رشد بیش از ۳۰ درصدی به محدوده ۹۰ دلار در هر بشکه رسید. این عدد در کنار رشد صادرات غیرنفتی ایران به روزانه ۱٫۵ میلیون بشکه در روز، نوید روزهای خوش ارزی برای کشور را میدهد. در واقع درصورتیکه ایران بتواند با تخفیف ۱۵ دلاری نفت، روزانه ۱٫۵ میلیون بشکه نفت بفروشد، درآمد نفتی کشور به حدود ۴۱ میلیارد دلار میرسد و درصورتیکه سهم دولت تنها نیمی از آن باشد، دولت در سال جاری درآمد نفتی ۲۰ میلیارد دلاری خواهد داشت؛ عددی که میتواند نوید ثبات در بازار ارز کشور را بدهد
به نظر میرسد این بار نبرد کشورهای جهان به نفع ایران تمام شد. به نظر میرسد بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در نبردی پنهان با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی است. در واقع محمد بنسلمان به دنبال ایجاد رکود در بازار آمریکا از طریق رشد قیمت نفت است تا رقیب جمهوریخواه بایدن که احتمالا ترامپ باشد، پیروز میدان شود. ازاینرو عربستان تولید و صادرات نفت خود را حدود ۳ میلیون بشکه در روز کاهش داد. کاهش تولید نفت در کنار کاهش تولیدی که روسیه اعمال کرد، زمینهساز رشد قیمت نفت در ماههای اخیر شده است.
به نظر میرسد بایدن نیز به دلیل رقابت انتخاباتی و به تاخیرانداختن رکود اقتصادی تا بعد از انتخابات، به ایران اجازه تولید و صادرات نفت را داده است. در واقع برخی از تحلیلگران معتقدند رشد صادرات نفت ایران موقتی و به دلیل رقابتهای انتخاباتی درون آمریکاست و در صورت عبور از انتخابات، نفت ایران باز هم همچون گذشته تحریم میشود. به نظر میرسد ایران فرصت یکساله دارد تا زیرساختهای خود را برای موج بعدی تحریمها آماده کند.
آمار تجارت خارجی ایران طی ۶ ماه ابتدایی سال نشان میدهد که مجموع صادرات کشور به ۲۴ میلیارد و ۱۴۴ میلیون دلار رسیده، این در حالی است که مجموع واردات کشور طی این مدت ۳۰ میلیارد و ۴۴۳ میلیون دلار بوده است؛ این آمار یعنی تراز تجاری کشور به منفی ۶ میلیارد و ۲۸۹ میلیون دلار رسیده است. اولین دلیل را میتوان رشد درآمدهای نفتی و ثبات قیمت ارز طی یکسال اخیر دانست. در واقع با وجود ثبات، بخشی از صنایع بعد از سالها به فکر نوسازی و توسعه افتادند که همین عامل سبب افزایش واردات شده است. دومین دلیل را که البته بیارتباط با دلیل اول نیست میتوان ارز دونرخی دانست.
در واقع دولت در زمان وفور درآمدهای نفتی بهجای اصلاح ساختارها، به فکر ادامه روند گذشته است؛ درصورتیکه هنوز بخش مهمی از کالاهای اساسی کشور با ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی و بخشی دیگر با ارز حدود ۳۸ هزار تومان وارد میشود. همین عامل سبب میشود، واردات بیش از مقدار واقعی باشد و حتی زمینه فساد در کشور فراهم شود. از طرف دیگر، در شرایطی که ارز صادرکننده باید به صورت نیمایی یا کوتاژ و با تخفیف نسبت به ارز آزاد خریداری شود، این عامل نیز زمینه رشد واردات و کاهش صادرات را فراهم میکند. در واقع ما به واردکننده از جیب صادرکننده یارانه میدهیم.
به نظر میرسد دولت باید به فکر تکنرخی کردن ارز باشد تا ثبات را در بازار ارز تمدید کند. درصورتیکه دولت به سمت حذف ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی و ارز ۳۸ هزار تومانی نیمایی برود و تمامی نیازها را در محدوده نرخ بازار آزاد تامین کند، میتوان امید داشت که تراز تجاری کشور نیز وضعیت بهتری داشته باشد و ثبات نرخ ارز مدت زمان بیشتری ادامه پیدا کند. البته با وجود رشد نقدینگی و تورم در ایران، رشد محدود و سالانه نرخ ارز (سالانه حدود ۱۰ تا ۲۰درصد) نهتنها بد نیست، بلکه برای ثبات و محدود کردن نوسانات آن ضروری است. در پایان به نظر میرسد رشد درآمدهای نفتی کشور در افق محدود و نهایتا یکسال آینده ادامه داشته باشد و امید است مسئولان از این پنجره زمانی محدود در جهت اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور استفاده کنند.