Template not found: /templates/videos/single-lastvideosone.tplTemplate not found: /templates/videos/single-lastvideosone.tplTemplate not found: /templates/videos/single-lastvideosone.tplTemplate not found: /templates/videos/single-lastvideosone.tplTemplate not found: /templates/videos/single-lastvideosone.tpl

مدل مواجهه با نیروی کار در عصر هوش مصنوعی

کیوان جامه‌‏‌بزرگ - فناوری بسیار می‌شنویم که غول‌های فناوری بر مبنای یکی از روندهای فناورانه، رویکرد توسعه خود را تعیین می‌کنند. راهبردهایی نظیر mobile first، cloud first، API first و اخیرا AI first که در سال‌های گذشته باب شده‌اند، از این دست اولویت‌گذاری‌ها هستند. از سویی رفتار بن‌افکن فناوری به‌ویژه فناوری‌های دیجیتال ثابت کرده که می‌توانند سبک زندگی، پارادایم‌های ذهنی و شیوه اندیشیدن، ارزش‌ها و کنش‌های فردی و اجتماعی را دستخوش تغییر کنند.  

اما آنچه بعضا در دنیای فناورانه -که بسیار هم بر امروز و آینده دنیا اثرگذار خواهد بود- مغفول می‌ماند یا لااقل دست‌کم گرفته می‌شود، جایگاه ویژه «انسان» در تحلیل‌ها، طراحی‌ها و اولویت‌بندی‌هاست. تلاش‌های بسیاری از فناوران هم -به نوعی- به لحاظ کردن تجربه کاربری محصولات برای کاربران یا چند قدمی فراتر از دانش ارگونومی به طراحی انسان‌محور (HCD (Human Centered Design و نهایتا بسط و توسعه مفهوم «تفکر طراحی» –که البته بسیار مبارک و مایه امیدواری است- معطوف شده، اما در بسیاری از موارد همچنان به فناوری اصالت داده می‌شود.

نکته مهم اینجاست که سازمان‌های فناوری‌محور -چون اساسا بر مبنای مهارت‌های انسانی و جمعی ایشان ساخته می‌شوند- وقتی فناوری را بن‌مایه توسعه خود قرار می‌دهند، خصلتی از خود بیگانه پیدا می‌کنند که در بزنگاه‌های تغییرات سریع فناوری یا رقابت‌های سهمگین در بازار می‌تواند ایشان را آسیب‌پذیر و بلکه بی‌هویت کند. از این منظر، به نظر می‌رسد، جایگاه انسان در متن تحولات و تغییرات جامعه، بازار و سازمان باید بسیار فراتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که تعریف هر نهادی از انسان، ظرفیت‌ها، نیازمندی‌ها و آثار تحولات مترتب آن، می‌تواند مسیرهای متفاوتی را برای آن نهاد و متعاقبا آثارش بر زندگی فردی و جمعی مخاطبان و ذی‌نفعان خود ترسیم کند.

همچنان که در مکاتب اقتصادی نیز پس از گذر از تجربه اقتصاددانان کلاسیک، نهادگرا و نئوکلاسیک و تحول نگرش به انسان از یک عامل دست‌دوم و ابزاری در خدمت سرمایه (نیروی کار یا labor forceدر نگاه آدام اسمیت) به نیروی انسانی و سپس سرمایه انسانی (عاملی هم‌تراز با سرمایه در نگاه شومپیتر)، بزرگانی همچون آمارتیا سن به «اقتصاد انسان‌محور» و مفهوم توسعه انسانی (human development) رسیده‌اند، سازمان‌ها و راهبردهایشان نیز می‌تواند از مفاهیم و ایده‌های ابزارمحور (گوگل: ما داده‌های دنیا را ساماندهی می‌کنیم) یا بازارمحور (نتفلیکس: ما می‌خواهیم دنیا را سرگرم کنیم) به رویکردهای انسان‌محور (آمازون: مشتری‌مدارترین شرکت دنیا، مایکروسافت: توانمند ساختن همه برای بیشتر به‌دست آوردن یا حتی اپل: متفاوت فکر کن) تکامل یابد.

اما آنچه بعضا در دنیای فناورانه -که بسیار هم بر امروز و آینده دنیا اثرگذار خواهد بود- مغفول می‌ماند یا لااقل دست‌کم گرفته می‌شود، جایگاه ویژه «انسان» در تحلیل‌ها، طراحی‌ها و اولویت‌بندی‌هاست. تلاش‌های بسیاری از فناوران هم -به نوعی- به لحاظ کردن تجربه کاربری محصولات برای کاربران یا چند قدمی فراتر از دانش ارگونومی به طراحی انسان‌محور (HCD (Human Centered Design و نهایتا بسط و توسعه مفهوم «تفکر طراحی» –که البته بسیار مبارک و مایه امیدواری است- معطوف شده، اما در بسیاری از موارد همچنان به فناوری اصالت داده می‌شود.

نکته مهم اینجاست که سازمان‌های فناوری‌محور -چون اساسا بر مبنای مهارت‌های انسانی و جمعی ایشان ساخته می‌شوند- وقتی فناوری را بن‌مایه توسعه خود قرار می‌دهند، خصلتی از خود بیگانه پیدا می‌کنند که در بزنگاه‌های تغییرات سریع فناوری یا رقابت‌های سهمگین در بازار می‌تواند ایشان را آسیب‌پذیر و بلکه بی‌هویت کند. از این منظر، به نظر می‌رسد، جایگاه انسان در متن تحولات و تغییرات جامعه، بازار و سازمان باید بسیار فراتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که تعریف هر نهادی از انسان، ظرفیت‌ها، نیازمندی‌ها و آثار تحولات مترتب آن، می‌تواند مسیرهای متفاوتی را برای آن نهاد و متعاقبا آثارش بر زندگی فردی و جمعی مخاطبان و ذی‌نفعان خود ترسیم کند.

همچنان که در مکاتب اقتصادی نیز پس از گذر از تجربه اقتصاددانان کلاسیک، نهادگرا و نئوکلاسیک و تحول نگرش به انسان از یک عامل دست‌دوم و ابزاری در خدمت سرمایه (نیروی کار یا labor forceدر نگاه آدام اسمیت) به نیروی انسانی و سپس سرمایه انسانی (عاملی هم‌تراز با سرمایه در نگاه شومپیتر)، بزرگانی همچون آمارتیا سن به «اقتصاد انسان‌محور» و مفهوم توسعه انسانی (human development) رسیده‌اند، سازمان‌ها و راهبردهایشان نیز می‌تواند از مفاهیم و ایده‌های ابزارمحور (گوگل: ما داده‌های دنیا را ساماندهی می‌کنیم) یا بازارمحور (نتفلیکس: ما می‌خواهیم دنیا را سرگرم کنیم) به رویکردهای انسان‌محور (آمازون: مشتری‌مدارترین شرکت دنیا، مایکروسافت: توانمند ساختن همه برای بیشتر به‌دست آوردن یا حتی اپل: متفاوت فکر کن) تکامل یابد.

دانلود
اخبار مرتبط
نام :*
پست الکترونیک :
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود

لیست قیمت رمزارزها به زودی راه اندازی می شود