سال سوزان ۱۴۰۳
سالهاست که موضوع خشکسالی و بحران آب در کشور مورد بحث بوده و این موضوع تا آنجا پیش رفته است که برخی، آینده ایران را کشوری بدون امکان سکونت تصور میکنند. اما آیا واقعا آنچه با آن مواجه هستیم چارهای ندارد؟ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ایران با حدود حداقل ۱۰۰میلیاردمترمکعب آب تجدیدپذیر در سال از جمله کشورهای پرآب خاورمیانه است. اما روشهای مدیریت منابع آب و مصرف در بسیاری از بخشها، چالشهای جدی در این حوزه پدید آورده است. ازجمله مهمترین موارد، حکمرانی نادرست منابع آب، بیتوجهی به الگوی آمایش سرزمین و مرحله پیدایش طرحها، کشاورزی سنتی، بهکارنگرفتن دیپلماسی سازنده با کشورهای همسایه درخصوص رودها و منابع مرزی مشترک، راندمان پایین شبکههای توزیع آب، تفکیکنکردن مصارف شرب با سایر مصارف و… است که کشور را در شرایط ورشکستی آب قرار داده است.
باید توجه کرد که در کشورهای توسعهیافته، مجموعه پیچیده و گستردهای از متخصصان، اعم از اقتصاددانان، جامعهشناسان، کارشناسان محیطزیست و… در مرحله پیدایش یک طرح و تدوین الگوی آمایش سرزمین نقش دارند و در نهایت بخش سیاسی و فنی-مهندسی اجرای پروژه را عهدهدار میشوند، اما متاسفانه در بسیاری از طرحهای کشور این موضوع رخ نمیدهد و این موضوع موجب شده است تا طرحهای زیربنایی در حوزه مدیریت و انتقال آب، به جای آنکه به حل بحرانهای موجود، اقتصاد و محیطزیست کشور کمک کنند، عمدتا بودجهخوار بوده و وبال گردن کشور شوند؛ چراکه به نسبت Benefit/cost یک طرح توجه نمیشود. شاید بتوان چاره را در تغییر بازنگری بنیادی نگرش موجود نسبت به حکمرانی منابع آب و بهکارگیری رویکرد آمایش سرزمین، جامعنگری و توجه به ضرورت استفاده از تخصصهای مختلف در مرحله پیدایش طرحهای توسعهای کشور دانست. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده سعی کرده است با استفاده از نظر کارشناسان، به بررسی نگرانیها و راهکارهای موجود در خصوص خشکسالی و چالشهای سال آبی پیشرو بپردازد.