بیتکوین، بورس و نئوبانکها
توحید جاوید - اگر بخواهیم تصور کنیم ساتوشی ناکاموتو -خالق بیتکوین- از همان سال ۲۰۰۸ میدانست که روزی لقب فرزندش، یعنی BTC روی تابلوهای بورسی ایالاتمتحده آمریکا دیده میشود، باید او را باهوشتر از انیشتین دانسته یا دستکم برای آرامش روان و اقناع خاطر خودمان، این انقلاب فناوری را به دستهای پشت پرده، فراماسونرها و بانک مرکزی آمریکا نسبت دهیم! حال اگر از کنکاش ذهن پیچیده و آیندهبینی ساتوشی صرفنظر کنیم، چیزی که در بیرون آن، یعنی دنیای واقعی مشاهده میکنیم، حقیقتا حیرتآور است.
در این یادداشت سعی داریم بلاکچین بیتکوین را از زوایای مختلف بررسی کنیم. اگر فکر میکنید سرمایهگذاری روی بیتکوین و ارزهای دیجیتال دیوانگی است، این یادداشت برای شما مناسب است. بیتکوین بهزودی و تا چند روز آینده وارد دوره چهارساله جدیدی از زندگی خود میشود. پادشاه نابالغ دنیای ارزهای دیجیتال، دیگر به بلوغ رسیده و وارد دوران نوجوانی خود میشود. بیتکوین پس از رویداد هاوینگ و در چهار سال آتی، احتمالا پرشورترین دوران زندگی خود تابهحال را سپری میکند؛ چراکه چشمهای بیشتری به دنبال آن میرود و چه کسی خبر ندارد که در دنیای امروز، امکانات رشد و جریان سرمایه، در مراکز توجه عموم مردم تجمیع میشود! اولین رمزارز دنیا در سال گذشته، حتی نظر سختترین مدیران محافظهکار بانکی را که بنا بر تصور عمومی، دشمن یا رقیب رمزارزها هستند به خود جلب کرده است.
البته حتی فراتر از این، روسایجمهور، از نایب بوکله تا ترامپ و پوتین مستقیم از بیتکوین و مواهب بلاکچین گفتهاند. درواقع تصور کنید که در چهار سال گذشته هر چند وقت یکبار شاهد یک مراسم باشکوه جدید بودیم؛ مراسمی که در آن بیتکوین دست در دست یک سیاستمدار، مدیر، سرمایهگذار، آزادیخواه، هنرمند، ورزشکار یا سلبریتی قدم بر فرش قرمزی که جلوی آن پهن شده گذاشته، در مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرده و از آخرین دستاوردها و توافقات گفته است. در دو سوی این فرش قرمز نیز، عکاسان و روزنامهنگاران بزرگترین آژانسهای خبری و تبلیغاتی دنیا نظارهگر و مخابرهکننده این تحولات بودهاند.
در پشت پرده این هیاهو اما شرایط بهمراتب پیچیدهتر است. نوسانات قیمت بیتکوین و به تبع آن بازار رمزارزها پس از پاندمی کرونا، بیش از هر زمان دیگری به تحولات سیاسی، جنگهای منطقهای همچون جنگ اوکراین، ناآرامیهای منطقهای در خاورمیانه همچون جنگ غزه یا سوریه و دیگر مراودات سیاسی رهبران کشورها گرهخورده است. هرچند بیتکوین زاییده بحران است و از دل بحران عظیم مالی سال ۲۰۰۸ آمریکا چشم به جهان گشوده؛ اما درنظرگرفتن این نکته ضروری است که تاثیر مثبت بحرانها بر شناخت قابلیتهای بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاریشده در بلندمدت دیده میشود. چیزی که در کوتاهمدت به چشم میآید، اغلب ریزش قیمتها بهخاطر ترس سرمایهگذاران است. برای ما ایرانیان نیز تاثیر این تحولات سیاسی دوچندان است؛ چراکه در سطح بینالملل، ارزهای دیجیتال عمدتا با دلار خریدوفروش میشوند و مبنای قیمت رمزارزها در این بازار برحسب دلار است. پس طبیعی است که «نوسان ارزش ریال ایران در مقابل دلار آمریکا» را بهعنوان یکی از فاکتورهای مهم در انجام معاملات خود در نظر بگیریم.
البته درست است که گاهی «تحولات سیاسی» بر پیکر نحیف این بازار جسور لرزه میاندازد؛ اما هضم این چالش کار دشواری نیست. آنچه سختتر است، «بیتحولی سیاسی» در فضای زیستبوم ارز دیجیتال کشور است. گویی قانونگذار و دولت از دورنمای این منظره مهآلود لذت میبرند! آنها اگر کمی وارد این مه شوند، متوجه خواهند شد که چه فرصتسوزیهایی نسبت به همسایگان جنوبی خلیجفارس خودمان داشتهایم. به نظر میرسد به بیتکوین و رمزارزها که در سالهای اخیر با جذابیت ذاتی خودشان گاهی بار تورمزایی دولت را هم به دوش کشیدهاند، کمی بیمهری شده است. بگذریم؛ قرار است خیلی سرراست دنیای رمزارز را به زیر میکروسکوپ برده و با بررسی چند آمار مهم، دیدگاه بهتری نسبت به آینده به دست آوریم.
بهدستآوردن آمار دقیق در مورد تعداد کل کاربران ارزهای دیجیتال در سراسر جهان دشوار است؛ چراکه به دلیل اولا ساختار غیرمتمرکز (عدمتجمیع مرکزی اطلاعات و امکانداشتن چند کیف پول در پلتفرمهای مختلف) و ثانیا تاکید بر ناشناسی (عدمسهولت در ارتباط بین آدرس کیف پول و هویت واقعی فرد) این کار تا حدودی انجام نشدنی یا بسیار پرهزینه است؛ اما تخمینها و بررسیهای جامع نشان میدهد تعداد کاربران از حدود ۱۰۰هزار نفر در سال ۲۰۱۳ (زمان شروع و رونقگرفتن صرافیها) به بیش از ۴۲۰میلیون نفر تا پایان سال ۲۰۲۳ رسیده است. حال اگر با توجه به عدمدسترسی به اطلاعات در برخی از کشورها، این آمار را تا حدودی محافظهکارانه در نظر بگیریم، تخمین دقیقتر، عددی در حدود ۵۰۰میلیون نفر را نشان میدهد؛ یعنی از هر ۱۶نفر جمعیت ۸میلیاردی جهان، یک نفر صاحب حداقل یکی از انواع ارزهای دیجیتال است.
اگر فناوری تلفن همراه و ارزهای رمزنگاریشده را از حیث ناشناخته بودن در سالهای ابتدایی ظهور، شبیه به هم در نظر بگیریم و سپس ۱۰سال اول عرضه هرکدام را بررسی کنیم، خواهیم دید که جامعه کاربران تلفن همراه در فاصله سال اول عرضه تا پایان دهه ۴۰۰برابر بزرگ شده؛ در حالی که این رقم در فاصله سال ۲۰۰۹ تا پایان ۲۰۱۹ برای رمزارزها، عدد خیرهکننده ۱۰۰هزار برابری را نشان میدهد! با این شرایط به نظر شما اجازه داریم کمی پای خودمان را فراتر بگذاریم؟
میخواهم جملهای بگویم که شاید به مذاق برخی خوش نیاید؛ معطلتان نمیکنم: «بیتکوین و بازار ارز دیجیتال دیگر شبیه به بازار طلا نیست!» بیتکوین بسیار کارآمدتر و بهتر از طلاست. در این زمینه میتوانید به یادداشتها و منابع معتبر مراجعه کرده یا از هوش مصنوعی کمک بگیرید. چیزی که الان لازم است بگوییم این است که طلا دانستن بیتکوین، اولا پای گذاشتن بر وایتپیپر این ارز بهعنوان «یک راهحل فردبهفرد پرداخت» است؛ ثانیا مثل این است که بگویید سهام اپل را خریدهام که ارزش سرمایهام حفظ شود! انگارنهانگار که سرمایهگذاران به خلاقیت، تکنولوژی، شفافیت صورتحسابهای مالی و حتی فرهنگ یک شرکت قبل از سرمایهگذاری توجه میکنند.
اگرچه تا چندی پیش، بیشتر معاملهگران و سرمایهگذاران، بیتکوین را تنها سپری در مقابل ناملایمات اقتصادی و تورم، برای حفظ ارزش پول خود میدانستند و ازاینحیث رمزارزها و خصوصا بیتکوین را به طلا تشبیه میکردند؛ اما از ابتدای ژانویه ۲۰۲۴، یعنی پس از تایید اولین ETFهای بیتکوین و اتریوم در آمریکا، ماجرا فرق کرده و معاملهگران چیز بیشتری از این فناوری میخواهند. آنها دیگر با اطمینان خاطر بیشتری در مورد رمزارزها صحبت میکنند. مدام فهرست برترین رمزارزها را بررسی میکنند تا از آخرین تحولات در دستهبندیهای دیگر همچون امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، هوش مصنوعی، شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز، توکنایز داراییهای واقعی (Real World Assets) و حتی میمکوینها جا نمانند؛ درست مانند یک معاملهگر بازار سهام. قرارگرفتن نماد صندوقهای قابلمعامله در بورس بیتکوین و اتریوم، روی تابلوهای بورسی اقصینقاط دنیا، از هنگکنگ تا تورنتو و نیویورک، روند آشنایی عموم مردم و پذیرش حداکثری رمزارزها را تقویت میکند و بهمرور افراد زیادی با ماهیت و کارآیی واقعی این شبکههای بلاکچینی آشنا خواهند شد.
حال که تا اینجا آمدیم بهتر است تعداد معاملهگران بازار رمزارزها را با یک بازار مالی دیگر، آن هم بزرگترین و مهمترین بازار بورس دنیا، یعنی بورس نیویورک مقایسه کنیم. بنا بر آمارهای SEC و NYSE، از سال ۱۹۷۱ (تاسیس شرکت بورس نیویورک و تغییر اساسنامه) تاکنون ۵۸۰میلیون کد بورسی، اعم از حقیقی و حقوقی از سوی این سازمان صادر شده است؛ یعنی نزدیک به ۶۰۰میلیون معاملهگر (فعال و غیرفعال) در طی بیش از ۵۰سال! هرچند نباید تمام جمعیت ۵۰۰میلیونی رمزارزها را تریدر فرض کنیم، اما بدیهی است که آمار بازار ارزهای دیجیتال از حیث تعداد معاملهگران بسیار خارقالعاده است. با دسترسی آسانتر تریدرها به این بازار نسبت به بازارهای بورسی بزرگ دنیا، بازهم باید منتظر رشد روزافزون معاملهگران آن باشیم.
از سوی دیگر، بازار رمزارز از نظر تنوع نماد نیز نسبت به بازار سهام برتری دارد. با اینکه بررسی تعداد رمزارزها به طور قابلتوجهی به منبع آماری مورداستفاده بستگی دارد؛ اما وبگاه کوین مارکتکپ ۲۱هزار رمزارز، وبگاه کوین گکو چیزی حدود ۱۲هزار رمزارز و وبگاه کوین پاپریکا بیش از ۵هزار رمزارز را فهرست کردهاند. هرچند به عقیده کارشناسان ۸۰درصد رمزارزهای فهرستشده در کوین مارکتکپ فاقد ویژگیهای لازم همچون سپیدنامه (وایتپیپر) خلاقانه، تیم توسعه معتبر، حجم بازار و حجم معاملات مناسب هستند؛ اما همان ۲۰درصد دیگر، پویایی بازار و تکاپوی شرکتهای Technology-based برای رقابت را نشان میدهند.
دقت به این نکته ضروری است که جدا از تمام قابلیتها، شبکه بیتکوین در درجه اول یک سامانه پرداخت غیرمتمرکز و فردبهفرد است. توجه به توسعه سایر جنبههای بیتکوین و بسیاری از رمزارزهای دیگر کار پسندیدهای است؛ اما نباید منکر شویم که بیتکوین در وهله نخست باید به یک «سامانه پرداخت تمامعیار» بدل شود. در حال حاضر بیتکوین به دلیل محدودیتهای مقیاسپذیری، تا حدودی در رقابت با سایر رمزارزها و شبکههای پرداخت بانکی نظیر مسترکارت با مشکل مواجه است. اینجاست که توسعه راهحلهای جایگزین همچون شبکه لایتنینگ بیتکوین اهمیت خود را نشان میدهد. حال بیایید مقایسه منصفانهتری میان بیتکوین و رقیب همیشگیاش، یعنی مسترکارت داشته باشیم. در سال ۲۰۲۳، میانگین حجم تراکنشهای روزانه بیتکوین حدود ۳۵۰میلیارد دلار در مقابل ۲٫۶تریلیون دلار مسترکارت بوده است؛ یعنی حدود ۷٫۴برابر کوچکتر! شاید در نگاه اول بیتکوین کاملا شکستخورده باشد؛ اما نباید فراموش کنیم که مسترکارت به طور رسمی از سال ۱۹۷۰ در حال فعالیت است و بیتکوین در سال ۲۰۰۸ چشم به جهان گشوده است.
تایید صندوقهای قابلمعامله در بورس بیتکوین در اواخر سال ۲۰۱۳ و اوایل سالجاری میلادی سدی از عدماطمینان را در میان مدیران بانکی فروریخت. در تحلیلهای مرتبط با این موضوع بیشتر به تاثیر این صندوقها در خصوص تسهیل ورود سرمایه جدید به بازار بیتکوین و در نهایت سایر رمزارزها اشاره میشود. این موضوع کاملا صحیح است؛ اما نکته مغفول، تاثیر روانی این تایید در میان سیاستگذاران سایر کشورها و مدیران ارشد بانکی است. هرچند پیشازاین نیز شاهد ارائه خدمات معاملاتی رمزارزها از سوی بسیاری از بانکها و موسسات مالی در سطح بینالملل بودهایم؛ اما از این پس باید منتظر ورود گستردهتر و رقابت آنها برای سهمگیری بیشتر از میان مشتریان بالقوه باشیم.
دراینبین جدا از بانکها و موسسات مالی، نئوبانکها به دلیل همخوانی بیشتر از نظر تکنولوژی و رابط کاربری، فرصت مناسبی برای ورود به این عرصه دارند. در سالهای اخیر هم نئوبانکهایی همچون Revolut بریتانیایی و N۲۶ آلمانی اقدام به ارائه محصولات و خدمات مرتبط با ارز دیجیتال کردهاند.
اگر بخواهیم خوشبین باشیم، شاید بتوانیم تصور کنیم که شش نئوبانک ایرانی هم به جرگه ارائهدهندگان خدمات رمزارزی بپیوندند. هرچند به دلیل عدمپیشبرد سریع این پروژه از سوی بانکمرکزی، نئوبانکهای ایرانی صرفا به سودای «رمز ریال» مشغول و «ز غوغای جهان» فارغاند.