قصه پرتکرار گرانی لوازم التحریر
باز بوی ماه مهر، باز شور و شوق کودکان، باز درس و مدرسه و باز قصه پرتکرار گرانی لوازم التحریر. قصه ای تلخ که در فصل بهار علم و دانش کام والدین و دانش آموزان را در آغاز سال تحصیلی جدید تلخ می کند.
امسال نیز در آستانه بازگشایی مدارس خانوادههای بسیاری زانوی غم بغل گرفتهاند و نمیدانند با هزینههای گزاف تحصیل فرزندان خود چه کنند. دغدغه والدین برای تحصیل فرزندانشان یکی دو تا نیست. از سرویس مدرسه بگیر تا شهریه سنگین تحصیل و از قیمت میلیونی کیف و کفش و البسه. آنها نگران هستند مبادا با نخریدن وسایل تحصیل به علت گرانی پیش دلبندان خود شرمنده شوند.
واقعیت این است که در این اوضاع بد اقتصادی ناشی از تورم، تامین هزینه تحصیل برای خانوادههایی که چند فرزند دانش آموز و دانشجو دارند سخت است و پول هنگفتی بر دوش والدین تحمیل میکند. بودجهای که در توان سرپرست خانوار نیست تا از عهده تامین وسایل تحصیل فرزندان خود برآید. به ناچار فرزندان بسیاری مجبور میشوند لوازم تحصیل و حتی کیف سال قبل را استفاده کنند.
یک حساب سرانگشتی میگوید که برای تامین حداقل وسایل تحصیل هر دانش آموزی نزدیک به سه میلیون تومان بر خانواده هزینه دارد. آنهم به شرطی که از وسایل ارزان قیمت ایرانی و نه از برندهای خارجی خریداری شود.
مشاهدات میدانی از بازار تبریز حاکی از جنب و جوش خانوادهها برای خرید لوازم التحریر و کیف و کفش برای فرزندان است. اما این جنب و جوش صرفا برای بازار گردی و بررسی قیمت هاست تا خرید. چون قیمتها بالاست و قدرت خرید مردم پایین. به عنوان مثال کف قیمت کیف مدرسه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان در نوسان است و صد البته بستگی به کیفیت کیف قیمت آن هم تا دو سه میلیون تومان هم وجود دارد. یا قیمت کفش که از ۵۰۰ هزار تومان شروع میشود و تا چند میلیونی بالا میرود.
به هر حال فرزندان دارا و ندار هر کدام در مسیر زندگی تحصیلیشان گام برمی دارند. خانوادههایی که دارند و دستشان در جیبشان میرود برای فرزندان میخرند و با بهترین امکانات تحصیلی در مدارس نمونه و غیر انتفاعی ثبت نام میکنند تا کودکانشان بیدغدغه درس بخوانند و روزگار خوش بگذرانند. اما آنها که ندارند مجبورند با نداری تا کنند تا با اندک توان مالی بتوانند حداقلها را برای فرزندان تامین کنند.
به نظر میرسد شکاف طبقاتی در جامعه ایرانی به شکاف آموزشی هم منجر شده است و پول و تامین امکانات آموزشی، مسیر تحصیل فرزندان را معین میکند. فرزندان طبقات فرودست جامعه خوب میدانند که بابا میتواند از عهده آب و نانشان برآید اما خرج تحصیلشان را نمیتواند. عدالت آموزشی را کجا باید جست؟